کد مطلب:129473 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:108

درنگ و نگرش
1- تأمل در این خطبه كوتاه و پرمعنا و كامل امام نشان می دهد كه امام (ع) كه همیشه یاران را می آزمود این بار یارانش را با دگرگونی امور و روی برگرداندن دنیا و پشت كردن نیكی های آن و این كه روند آتی حوادث برای آنان چیزی جز سختی ندارد، می آزماید.

ولی نكته قابل توجه در اینجا این است كه امام (ع) ضمن انگیزش و تشویق یاران خود بر این كه دست از یاری او برندارند، یادآور می شود كه دنیا جز اندك آبی در ته ظرفی كوچك باقی نمانده است! روزهای باقی مانده از عمر در زیر سایه طاغوت، دوران ذلت است، زندگانی آن پست است مانند چراگاهی كم مایه! در دنیایی كه در آن به حق عمل نمی شود و از باطل اجتناب نمی گردد، سزاوار است كه مؤمن این زندگانی ذلت بار و ناگوار را رها كند و زیر پرچم برپای دارنده حق، شوق دیدار پروردگار را داشته باشد. برترین مرگ ها كشته شدن در راه خدا و شهادت و سعادت است. بدترین زندگی ها زندگانی ذلت بار زیر فشار ستمكاران است. این زندگی بدبختی و زجرآور است!

یاران حضرت، در اینجا مقصود ایشان را از این گفتار دریافتند و دانستند كه به سبب اندك بودن یارانش بیمناك است؛ قصد دارد كه نیت و عزم و اراده آنان را در رفتن با وی تا مرز شهادت بیازماید. سپس نخست زهیر بن قین از زبان همه ی یاران سخن گفت، آنگاه مطابق روایت ابن طاووس، نافع بن هلال و بریر بن خضیر سخن راندند، تا به امام (ع) اطمینان دهند كه بر نیت و بصیرتشان و در پیمانی كه برای دوستی با دوستانش و دشمنی با دشمنانش بسته اند ثابت قدم اند و آنان یقین دارند كه خداوند به وسیله ی امام (ع) بر آنان منت نهاده


است و باب جهاد را به رویشان گشوده است تا به شهادت، یعنی بالاترین آرزوی مؤمنان راستین دست یابند!

انسانیت پیوسته تا به امروز - و تا روز قیامت - داستان این صحنه از صحنه های مسیر كاروان حسینی را می خواند و سخنان نافع و بریر را تحسین می كند و با خشوع و پسند در معانی بلند سخنان زهیر بن قین، در این سرود جانبازی و فداكاری می اندیشد كه گفت: به خدا سوگند، اگر دنیا سرای باقی بود و ما در آن جاودانه می بودیم؛ و جدایی ما از دنیا به سبب كمك و یاری تو می بود، بیرون رفتن با تو را بر ماندن در دنیا بر می گزیدیم.

2 - نیز از این سخن حضرت كه فرمود: آیا نمی بینید كه به حق عمل نمی شود و از باطل اجتناب نمی گردد، در این شرایط مؤمن، حقیقتا باید شوق دیدار پروردگارش را داشته باشد. من مرگ را جز شهادت و زندگی با ستمكاران را جز زجر نمی بینم، استفاده می شود كه مؤمنان - در عصر و دوره ای - مانند همین وضعیت، وظیفه دارند كه برای خدا قیام كنند؛ امر به معروف و نهی از منكر كنند؛ و بكوشند واقعیات جامعه را بر پایه ی فرمان خداوند تغییر دهند.